انسان دارای خیالات و تفکرات مختلف و گوناگون یست و طرز اظهار آن برای دیگران قدری مشکل میباشد ولی خوشا به حال آن کسانیکه میتواند آنرا در قالب شعر و یا نثر ارایه نمایند و همان خیالات و تفکرات خویش را به دیگران برسانند. یکی از دوستان عزیزم آقای خیراندش هم توانسته با گفتن چند قطعه شعر خیالات خویش را با دوستان شریک سازد. اگرچه شعر از نگاه فنی دارای بعضی اشکالات است ولی موضوع آن واقعاً دلپسند و زیباست.
پرندگان خیال به هرسومیروند
لیک هیچیک به شاخی نمی مانند
شاخچه ها زیبا و مؤسم خوشگوار
باز هم پرندگان خیال به هرسو میروند
باز چنان گفته اند که :
آسمان وزمین را مرخدای پاک آفرید
بنده را از خون و خاک جان دمید
در این دیار چه بینم همه مصروف خویش
آنهمه محبت و مهربانی را به قدر کی دید
گرخویشتن نشناسیم خدا چه بشناسیم
پس بسوی نور حق باید وزید
پس بسوی نور حق با جان باید دوید
به امید دریافت پارچه های بیشتر از این دوست ما
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر