۱۳۸۷ مرداد ۶, یکشنبه

وظیفه مقدس

امروز به طرف وظیفه روان بودم، در جریان خواستم تا از اخبار روز آگاه شوم بناً رادیو موتر را روشن کردم و به FM 98.1 به گوش کردن آغاز نمودم. صدای مسعود سنجر و همایون دانشیار شنیده میشد. برنامه مشکلات امنیتی بود، هموطنان ما از سراسر کشور زنگ میزدند و در باره مشکلات امنیتی و اجتماعی صحبت میکردند به اصطلاح درددل خود را میگفتند. صدای تیلفون بلند شد و مسعود به تیلفون جواب داد. یک خانم بود از مکرویان سوم به تماس شده بود. موضوع را که او گفت کاملاً دردآورد بود ولا راستش تا چند لحظه یی از تمام داکتران نفرت نمودم.
جریان قسمی است که گویا در همسایه گی این خانم دختران جوانی حدود 14 یا 15 سال از کدام ولایت دور دست آمده و متاسفانه که دخترک دارای مرض جلدی میباشد. دختر به کابل آمده تا اگر شود که خود را تداوی کند. به دکتر مراجعه میکند و قرار گفته آن خانم دکتر او را به پشت پرده برده و شاید کارهای با آن دخترک کرده که برای آن دخترک یک نوع مرض روانی دست یافته است. قرار گفته خانم دخترک مرض جلدی داشته ولی داکتر مانند مریضان داخله تمام بدن او را معاینه کرده است.
خوب حالی باید شما قضاوت کنید، با چنین نوع داکتران چگونه برخورد شود. آیا این نوع داکتران وجدان ندارند؟ تا این حد پست میشوند.

هیچ نظری موجود نیست: